شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۲ ب.ظ
انیمیشنی جذاب با حضور افتخاری انیشتین!
انیمیشن «آقای پیبادی و شرمن» گرچه سوژه اصلی آن سفر به زمان و مرور اتفاقات تاریخی برای بچههاست ولی در بحث اینکه یک سگ پسری را به فرزندخواندگی قبول کرده، چالشبرانگیز است.
مجله مهر: انیمیشن «آقای پیبادی و شرمن» گرچه سوژه اصلی آن سفر به زمان و مرور اتفاقات تاریخی برای بچههاست ولی در بحث اینکه یک سگ پسری را به فرزندخواندگی قبول کرده، چالشبرانگیز است.
انیمیشن «آقای پیبادی و شرمن» یکی دیگر از محصولات کمپانی دریم ورکز است که سال ۲۰۱۴ اکران شد و از اودیسه و آگاممنون و از اسحاق نیوتن و لئوناردو داوینچی تا آبراهام لینکلن و حتی بیل کلینتون در انیمیشنی جای دارند که می خواهد در دو بعد مدرن و کهن حرکت کند.
کارگردان این فیلم راب مینکف است که یک دهه پیش یکی از کارگردانهای انیمیشن «شیرشاه» بود. او هر چند اثری در حد آن اثر فراموش نشدنی را این بار تولید نکرده، اما در حد قابل قبولی ظاهر شده است. این فیلم انیمیشن ۹۲ دقیقهای که برای افراد بالای ۷ سال مناسب است بر مبنای فیلمنامه جی وارد و کریگ رایت ساخته شده است.
«آقای پیبادی و شرمن» یکی از چندین اقتباسی است که از سریال «راکی و دوستان» که در دهه ۱۹۶۰ ساخته شده بود، صورت گرفته است. هر چند این اقتباس ها معمولا ضعیف تر از خود فیلم بودند اما منتقدان «آقای پیبادی و شرمن» را به دلیل خلق صحنههای جذاب و تاثیرگذار، بهترین اقتباس در میان این آثار دانسته اند. یکی از هدف های این انیمیشن نشان دادن وقایع و افراد مهم تاریخی است که شاید با گذشت زمان از یاد رفته باشند، اما کارگردان قصد دارد برای بزرگترها در حد یادآوری و برای کودکان آنها را معرفی کند.
فیلم در ساخت فضاسازی دورههای مختلف تاریخی دقیق و ماهرانه ظاهر شده و به راحتی از پس خلق دنیای رنسانسی مونالیزا تا دوره چند هزار سال پیش و سرزمین کهن مصر برآمده است به همین دلیل حضور شخصیتهای تاریخی از آلبرت اینشتین گرفته تا مونالیزا و لئوناردو داوینچی بر جذابیت فیلم میافزاید.
در واقع به بهانه سفری در زمان، دیدار با شخصیتهای معروفی انجام میشود که معرفی کوتاه هر یک از آنها برای بچهها هدف اصلی کارگردان است.
«بوریس و ناتاشا» در سال ۱۹۹۲، «دودلی کار درست» در سال ۱۹۹۹ و بعدتر از همه فیلم نیمه انیمیشنی «ماجراهای راکی و بولوینکل» با بازی رابرت دنیرو در نقش «پیشوای نترس» بر اساس این سریال ساخته شده اند. با این حال منتقد نیویورک پست این انیمیشن را فیلمی هوشمندانه با طراحی زیبا می نامد که بهترین گرتهبرداری از فیلم اصلی است.
این انیمیشن برای جلو رفتن از سطح سریالی که نیم قرن پیش تولید شده بود، مفاهیمی امروزی و مدرن را به آن اضافه میکند تا قصهای خلق کند که کودکان و بزرگسالان امروزی نیز بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. در عین حال هرگز طنز را هم فراموش نمیکند و به جز شوخیهای کلامی، شوخی های موقعیتی بامزهای هم به وجود می آورد؛ همه اینها در حالی است که آقای پیبادی در هر دوره تاریخی سعی میکند به پسرش فرهنگ و تمدن آن دوره را آموزش دهد.
«آقای پیبادی و شرمن» که با ظرافت و دقت صداگذاری و دوبله فارسی شده، از پس حفظ ظرایف موضوعی برآمده است. با این حال دوبله، بازیها و شوخیهای زبانی و کلامی را از بین برده است.
دستاوردهای انیمیشن
این انیمیشن که با بودجه ۱۴۵ میلیون دلاری ساخته شد در نهایت با فروش ۲۷۲.۹ میلیون دلاری، انیمیشنی موفق در گیشه بود و نامزد دریافت چهار جایزه آنی، جایزه بفتا و چهار جایزه گلدن تریلر بود با این حال در هیچ یک به عنوان برنده انتخاب نشد. در هر حال در سالی که انیمیشنهای موفقی چون «فیلم لگو» و «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم ۲» ساخته و اکران شدند، همین موفقیت هم برای انیمیشن کم ادعایی مثل این قابل قبول بود.
نباید فراموش کرد دریم ورکز بعد از کسب جایزه اسکار بهترین انیمیشن در سال ۲۰۰۲ در جایگاه سومین شرکت بزرگ تولید آثار انیمیشن جهان جای گرفت و پابه پای دیسنی و پیکسار پیش رفته است.
فیلم ۷ فوریه ۲۰۱۴ در انگلستان به نمایش درآمد و مارس ۲۰۱۴ در ایالات متحده آمریکا اکران شد.
قصه از کجا شروع شد؟
شرمن پسر بچه هفت ساله سرخ مو، در اولین روز مدرسه با تمسخر همکلاسی هایش روبه رو میشود. علت این تمسخر این است که پدر این بچه یک سگ است. ادامه کَل کَل کردن بچه ها به آنجا ختم می شود که شرمن همکلاسی اش پنی را که دختری لوس است و او را سگ خطاب می کند، گاز می گیرد تا ثابت کند واقعا بچه یک سگ است اما این شیطنت موجب می شود تا پای کارمند خدمات اجتماعی نیز به ماجرا باز شود و این خطر به وجود بیاید که آقای پیبادی در اجرای وظایفش موفق عمل نکرده است.
در برابر مشکلی که به وجود آمده تنها راهی که باقی میماند این است که پدر و مادر پنی کوتاه بیایند و برای این کار لازم است تا این پدر و پسر، خانواده آنها را به خانه شان دعوت و سعی کنند تا اوضاع را کمی آرام کنند. در این مهمانی آقای پیبادی همه مهارت هایش را به رخ می کشد تا نشان دهد از آدمها چیزی کم ندارد و پدری موجه است، از ترکیب نوشیدنیها، نواختن موسیقی گرفته تا پذیرایی تمام و کمال. در این میان شرمن بدون توجه به قولی که به پدرش داده تا از ماشین زمانی که او اختراع کرده به کسی چیزی نگوید، برای این که به پنی ثابت کند درباره جرج واشنگتن اشتباه میکند، او را وارد ماشین زمان می کند. از اینجا قصه وارد مسیر اصلی اش می شود که معرفی شخصیتهای تاریخی در بستر قصه است.
و اما برای آشنایی با آقای پیبادی باید بدانید که او یک سگ شکاری پاکوتاه بسیار باهوش است که در آپارتمان مجللی در نیویورک زندگی میکند و این پسر کوچک را به فرزندی قبول کرده است. آقای پیبادی خیلی شیک و دقیق، اما در عین حال مهربان است. او میخواهد مراحل تدریس تاریخی شرمن را با ماشین زمانی که اختراع کرده کامل کند تا هر دویشان بتوانند دورانهای تاریخی مهم را به چشم ببینند.
وی فیلم دورههای مختلف تاریخی را مرور میکند: از انقلاب فرانسه و دوران رنسانس شهر فلورانس تا مصر باستان و جنگهای تروایی. شخصیتهای قصه حتی وارد مسایل تاریخی هم می شوند و در یک مورد وقتی لئوناردو داوینچی مشغول تعمیر ماشین زمانش است، آقای پیبادی سعی می کند تا لبخند را بر لبان مونالیزا بیاورد اما یک مشکل که از آن به عنوان گسست پیوستار فضا- زمان نام برده می شود موجب می شود تا ملاقاتی هم با آلبرت انیشتین صورت بگیرد.
شخصیت ها
پیبادی: او سگی است که تمام خصوصیات یک انسان را دارد. بسیار باهوش است و با استفاده از همین هوش، ماشین زمان را اختراع کرده است.
پنی پیترسون: او دختربچه ای است که هم دشمن شرمن و هم رقیب درسی او است و تکراری از شخصیتهای منفی انیمیشن های دیگر که در انتها ادب میشوند.
شرمن: او با ملاحظه و پر از احساسات است.
مفاهیم تکراری
موضوع سفر در زمان هر چند از دیرباز ذهن خیالپردازان را متوجه خود کرده بود، اما در دو دهه اخیر در سینما نمود زیادی یافته است. با این حال این سفر در زمان به ورطه تکرار نمیافتد و ماجرای تعقیب و گریز و لجبازی این دو همکلاسی را پایه ای برای بررسی مسایل و شخصیت های تاریخی میکند.
تکنیک انیمیشن
ماجراجوییهای این فیلم طوری ساخته شده است که بتوانند قیمت بیشتر بلیت سه بعدی آن را توجیه کنند، بنابراین میتوان انتظار پروازها و سقوط های بسیاری را داشت. هرچند بسیاری از آنها از تعالی فیلم «بالا(آپ)» و هجوم آدرنالین «چطور اژدهایتان را تربیت کنید» بیبهره هستند، اما بعضی از سکانسها – مخصوصا صحنه پرواز بر فراز شهر فلورانس سوار یکی از ساختههای لئوناردو – هم بامزه و هم هیجانانگیز هستند.
پیام فیلم
دستورالعمل ساخت سرگرمی برای خانوادههای مدرن نیازمند صحنههای احساسی هم هست که اینجا در قالب چالشهای درونی و بیرونی که آقای پیبادی و شرمن با آنها روبرو میشوند خود را نشان میدهد. صحنههایی که به سخنرانیهای کوتاه و اشکآلود ختم میشوند و از اهمیت عشق خانوادگی و نیاز برای درک بیشتر والدین از استقلال کودکان صحبت میکنند اما در حالیکه فیلمسازان این فیلم جوکها و موضوعهای خود درباره سگها و پسرها را پیش بردهاند، ایدههایشان درباره پسرها و دخترها پوسیده و عقبگرد است.
شرمن در مدرسه با پنی پیترسون آشنا میشود که تنها نقشش در فیلم بدجنس بودن با شرمن و نجات پیدا کردن توسط اوست. برای انیماتورهای استودیوهای بزرگ که اینقدر وقت تلف کردند تا به فیلمهایی مانند «یخزده» و «شجاع» برسند، کمی ناامیدکننده است که داستان خلاقانهتری که به بررسی روابط بین پدر و پسر میپردازد، به صورت خودکار به تبعیض و سمبلگرایی روی میآورند.
سگ در سینمای غرب و هالیوود
هر چند سگ در سینما و ادبیات غرب الهام بخش هنرمندان و فیلمسازان بوده و به ویژه در میان انیمیشن ها تقریبا حضوری دایم دارد، اما تاکنون حیوانی به عنوان یکی از والدین موجود انسانی مطرح نشده بود. پیبادی، شرمن را که هوشی متفاوت دارد از سر راه پیدا کرده و تکلیف این ماجرا در چند دقیقه ابتدایی فیلم روشن می شود تا فیلم به موضوع اصلی اش که سفر در زمان است برسد.
در انتها همه شخصیتهای تاریخی که به نوعی با این پدر و پسر روبه رو شده اند، اذعان میکنند که این پدر صلاحیت نگهداری پسر را دارد و تایید می کنند همه آنها هم به نوعی پیبادی هستند و عضوی از خانواده این سگ نابغه!
این پایان بندی غلو شده ـ حتی اگر مخاطب با بخش اولیه کنار آمده باشد ـ دوباره او را به ورطه تعجبی شگفت می اندازد که دلیل این همه تاکید را نمی تواند درک کند.
درست است که در سریال اصلی پیبادی به صورت قانونی شرمن را «به فرزندی قبول کرد»، اما هرکس که سریال را دیده باشد میداند که رابطه بین آنها به صاحب حیوان خانگی بودن بیشتر شبیه بود تا پدر و فرزندی. در نتیجه نمایش دادن شرمن به عنوان مسئول قانونی پیبادی، آن هم به جای بهترین دوستش که تا حدودی خنگ است، نه تنها روحیه اصلی سریال قدیمی را زیر پا میگذارد، بلکه اگر خیلی ساده بخواهیم بگوییم، عجیب هم هست.
منتقدان چه گفتند؟
وبسایت راتن تومیتوز بر اساس ۱۲۰ نقد مختلف به این فیلم امتیاز متوسط ۶.۶ از ۱۰ و ۷۹ درصد را اختصاص داده و نوشته: «آقای پیبادی و شرمن» حتی با وجود منابع داستانی نسبتا قدیمی و موضوع پیچیدهاش میتواند موجی از سرگرمی سورپرایزکننده را که برای تمام سنین مناسب است به ارمغان بیاورد.
وبسایت متاکریتیک هم بر اساس ۳۴ نقد مختلف به این فیلم امتیاز ۵۹ از ۱۰۰ را اختصاص داد. تماشاچیان سینما اسکور هم به آن امتیاز A دادند که نشان از رضایتشان از فیلم بوده است.
نقد پیتر بردشاو از گاردین
این فیلم انیمیشنی دوستداشتنی، سورئال و اغلب بامزه است که توسط کرگ رایت نوشته شده و راب مینکف که به خاطر «شیر شاه» شناخته شده، آن را کارگردانی کرده است. پیشزمینه جالب و عجیب داستان است که مدتی برای بیننده طول میکشد به آن عادت کند، اما وقتی این اتفاق میافتد، موقعیتهای بامزه غیرمنتظره بسیاری پیش میآیند و ماجراجوییهای بسیاری با شخصیتهای مختلف تاریخی دیده میشوند.
نقد ای. او. اسکات از نیویورک تایمز
اگر فکر میکنید «آقای پیبادی و شرمن» تلاشی دیگر برای تبدیل کردن سریالهای کوچک نوستالژیک به فیلمهای بامزه صفحه بزرگ است درست تصور کردید و ممکن است نگران باشید. وسواس هالیوود برای پول درآوردن از آثار تلویزیونی قدیمی تا به حال نتایج ضعیف بسیاری داشته است، نیکول کیدمن در «جادو شده» را به یاد دارید؟ حالا اثر جی وارد برای یک استفاده دیگر انتخاب شده است.
وارد که در سال ۱۹۸۹ از دنیا رفت، کارتونهای هوشمندی را خلق میکرد که نمونههای عصر فضایی اولیه بودند. تا به حال آثار او توسط نسخههای سینمایی ضعیف شرمسار شدهاند، با این حال «آقای پیبادی و شرمن» نمونهای دیگر از این فیلمها نیست و خوشبختانه این سگ هوشمند و پسرخواندهاش طلسم را شکستند و به خوشمشربی دیوانهوار و دوستداشتنی کارتون اصلی احترام گذاشتند. این اقتباس کمپانی دریمورکز انیمیشن کامل و عالی نیست، اما با سرعت خوبی پیش میرود و جالب است.
طرفداران سریال قدیمی که این فیلم از روی آن ساخته شده، سفرهای بسیاری را که پدر و پسر دو بعدی و با دستکشیده شده انجام دادند، به خاطر خواهند داشت. بسیاری از این سکانسها به شیوه مدرن ساخته شدهاند، با این حال بخشی از فضل و دانش وارد در آن زنده مانده که بتواند کاری کند بزرگسالان نامطمئن و کودکان زودرس با تماشای آن احساس باهوش بودن کنند.
نقد مایکل او سالیوان از واشنگتن پست
احتمالش هست که بعضی کودکان بتوانند قسمتهایی از «آقای پیبادی و شرمن» را دوست داشته باشند؛ فیلم انیمیشنی که بعضی جاها بیش از حد بامزه است و با توجه به تماشاچیهای هفت یا هشت سالهاش جوکهای بی مزه ای تعریف میکند. اما هر کس که از این سن بالاتر باشد و مطمئنا هر کس که کارتون اصلی که فیلم بر پایه آن ساخته شده را به یاد داشته باشد، بسیار ناامید خواهد شد.
وی در پایان می گوید: حتی با وجود تمام جلوههای ویژه به کار رفته در فیلم، تمام آن کیفیتهای مصنوعی سریال قدیمی دهه ۶۰ را دارد، در حالی که هیچ یک از جذابیتهای آن را حفظ نکرده است. حتی اگر بخواهیم شخصیتها را فقط بر پایه استانداردهای بصری بسنجیم، حالت سه بعدی بزرگ و ورقلمبیده آنها آدم را یاد اجسام شناور راهپیمایی روز عید پاک میاندازد. آنها هم دقیقا به همان اندازه بیجان و بیارزش هستند.
انیمیشن «آقای پیبادی و شرمن» یکی دیگر از محصولات کمپانی دریم ورکز است که سال ۲۰۱۴ اکران شد و از اودیسه و آگاممنون و از اسحاق نیوتن و لئوناردو داوینچی تا آبراهام لینکلن و حتی بیل کلینتون در انیمیشنی جای دارند که می خواهد در دو بعد مدرن و کهن حرکت کند.
کارگردان این فیلم راب مینکف است که یک دهه پیش یکی از کارگردانهای انیمیشن «شیرشاه» بود. او هر چند اثری در حد آن اثر فراموش نشدنی را این بار تولید نکرده، اما در حد قابل قبولی ظاهر شده است. این فیلم انیمیشن ۹۲ دقیقهای که برای افراد بالای ۷ سال مناسب است بر مبنای فیلمنامه جی وارد و کریگ رایت ساخته شده است.
«آقای پیبادی و شرمن» یکی از چندین اقتباسی است که از سریال «راکی و دوستان» که در دهه ۱۹۶۰ ساخته شده بود، صورت گرفته است. هر چند این اقتباس ها معمولا ضعیف تر از خود فیلم بودند اما منتقدان «آقای پیبادی و شرمن» را به دلیل خلق صحنههای جذاب و تاثیرگذار، بهترین اقتباس در میان این آثار دانسته اند. یکی از هدف های این انیمیشن نشان دادن وقایع و افراد مهم تاریخی است که شاید با گذشت زمان از یاد رفته باشند، اما کارگردان قصد دارد برای بزرگترها در حد یادآوری و برای کودکان آنها را معرفی کند.
فیلم در ساخت فضاسازی دورههای مختلف تاریخی دقیق و ماهرانه ظاهر شده و به راحتی از پس خلق دنیای رنسانسی مونالیزا تا دوره چند هزار سال پیش و سرزمین کهن مصر برآمده است به همین دلیل حضور شخصیتهای تاریخی از آلبرت اینشتین گرفته تا مونالیزا و لئوناردو داوینچی بر جذابیت فیلم میافزاید.
در واقع به بهانه سفری در زمان، دیدار با شخصیتهای معروفی انجام میشود که معرفی کوتاه هر یک از آنها برای بچهها هدف اصلی کارگردان است.
«بوریس و ناتاشا» در سال ۱۹۹۲، «دودلی کار درست» در سال ۱۹۹۹ و بعدتر از همه فیلم نیمه انیمیشنی «ماجراهای راکی و بولوینکل» با بازی رابرت دنیرو در نقش «پیشوای نترس» بر اساس این سریال ساخته شده اند. با این حال منتقد نیویورک پست این انیمیشن را فیلمی هوشمندانه با طراحی زیبا می نامد که بهترین گرتهبرداری از فیلم اصلی است.
این انیمیشن برای جلو رفتن از سطح سریالی که نیم قرن پیش تولید شده بود، مفاهیمی امروزی و مدرن را به آن اضافه میکند تا قصهای خلق کند که کودکان و بزرگسالان امروزی نیز بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. در عین حال هرگز طنز را هم فراموش نمیکند و به جز شوخیهای کلامی، شوخی های موقعیتی بامزهای هم به وجود می آورد؛ همه اینها در حالی است که آقای پیبادی در هر دوره تاریخی سعی میکند به پسرش فرهنگ و تمدن آن دوره را آموزش دهد.
«آقای پیبادی و شرمن» که با ظرافت و دقت صداگذاری و دوبله فارسی شده، از پس حفظ ظرایف موضوعی برآمده است. با این حال دوبله، بازیها و شوخیهای زبانی و کلامی را از بین برده است.
دستاوردهای انیمیشن
این انیمیشن که با بودجه ۱۴۵ میلیون دلاری ساخته شد در نهایت با فروش ۲۷۲.۹ میلیون دلاری، انیمیشنی موفق در گیشه بود و نامزد دریافت چهار جایزه آنی، جایزه بفتا و چهار جایزه گلدن تریلر بود با این حال در هیچ یک به عنوان برنده انتخاب نشد. در هر حال در سالی که انیمیشنهای موفقی چون «فیلم لگو» و «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم ۲» ساخته و اکران شدند، همین موفقیت هم برای انیمیشن کم ادعایی مثل این قابل قبول بود.
نباید فراموش کرد دریم ورکز بعد از کسب جایزه اسکار بهترین انیمیشن در سال ۲۰۰۲ در جایگاه سومین شرکت بزرگ تولید آثار انیمیشن جهان جای گرفت و پابه پای دیسنی و پیکسار پیش رفته است.
فیلم ۷ فوریه ۲۰۱۴ در انگلستان به نمایش درآمد و مارس ۲۰۱۴ در ایالات متحده آمریکا اکران شد.
قصه از کجا شروع شد؟
شرمن پسر بچه هفت ساله سرخ مو، در اولین روز مدرسه با تمسخر همکلاسی هایش روبه رو میشود. علت این تمسخر این است که پدر این بچه یک سگ است. ادامه کَل کَل کردن بچه ها به آنجا ختم می شود که شرمن همکلاسی اش پنی را که دختری لوس است و او را سگ خطاب می کند، گاز می گیرد تا ثابت کند واقعا بچه یک سگ است اما این شیطنت موجب می شود تا پای کارمند خدمات اجتماعی نیز به ماجرا باز شود و این خطر به وجود بیاید که آقای پیبادی در اجرای وظایفش موفق عمل نکرده است.
در برابر مشکلی که به وجود آمده تنها راهی که باقی میماند این است که پدر و مادر پنی کوتاه بیایند و برای این کار لازم است تا این پدر و پسر، خانواده آنها را به خانه شان دعوت و سعی کنند تا اوضاع را کمی آرام کنند. در این مهمانی آقای پیبادی همه مهارت هایش را به رخ می کشد تا نشان دهد از آدمها چیزی کم ندارد و پدری موجه است، از ترکیب نوشیدنیها، نواختن موسیقی گرفته تا پذیرایی تمام و کمال. در این میان شرمن بدون توجه به قولی که به پدرش داده تا از ماشین زمانی که او اختراع کرده به کسی چیزی نگوید، برای این که به پنی ثابت کند درباره جرج واشنگتن اشتباه میکند، او را وارد ماشین زمان می کند. از اینجا قصه وارد مسیر اصلی اش می شود که معرفی شخصیتهای تاریخی در بستر قصه است.
و اما برای آشنایی با آقای پیبادی باید بدانید که او یک سگ شکاری پاکوتاه بسیار باهوش است که در آپارتمان مجللی در نیویورک زندگی میکند و این پسر کوچک را به فرزندی قبول کرده است. آقای پیبادی خیلی شیک و دقیق، اما در عین حال مهربان است. او میخواهد مراحل تدریس تاریخی شرمن را با ماشین زمانی که اختراع کرده کامل کند تا هر دویشان بتوانند دورانهای تاریخی مهم را به چشم ببینند.
وی فیلم دورههای مختلف تاریخی را مرور میکند: از انقلاب فرانسه و دوران رنسانس شهر فلورانس تا مصر باستان و جنگهای تروایی. شخصیتهای قصه حتی وارد مسایل تاریخی هم می شوند و در یک مورد وقتی لئوناردو داوینچی مشغول تعمیر ماشین زمانش است، آقای پیبادی سعی می کند تا لبخند را بر لبان مونالیزا بیاورد اما یک مشکل که از آن به عنوان گسست پیوستار فضا- زمان نام برده می شود موجب می شود تا ملاقاتی هم با آلبرت انیشتین صورت بگیرد.
شخصیت ها
پیبادی: او سگی است که تمام خصوصیات یک انسان را دارد. بسیار باهوش است و با استفاده از همین هوش، ماشین زمان را اختراع کرده است.
پنی پیترسون: او دختربچه ای است که هم دشمن شرمن و هم رقیب درسی او است و تکراری از شخصیتهای منفی انیمیشن های دیگر که در انتها ادب میشوند.
شرمن: او با ملاحظه و پر از احساسات است.
مفاهیم تکراری
موضوع سفر در زمان هر چند از دیرباز ذهن خیالپردازان را متوجه خود کرده بود، اما در دو دهه اخیر در سینما نمود زیادی یافته است. با این حال این سفر در زمان به ورطه تکرار نمیافتد و ماجرای تعقیب و گریز و لجبازی این دو همکلاسی را پایه ای برای بررسی مسایل و شخصیت های تاریخی میکند.
تکنیک انیمیشن
ماجراجوییهای این فیلم طوری ساخته شده است که بتوانند قیمت بیشتر بلیت سه بعدی آن را توجیه کنند، بنابراین میتوان انتظار پروازها و سقوط های بسیاری را داشت. هرچند بسیاری از آنها از تعالی فیلم «بالا(آپ)» و هجوم آدرنالین «چطور اژدهایتان را تربیت کنید» بیبهره هستند، اما بعضی از سکانسها – مخصوصا صحنه پرواز بر فراز شهر فلورانس سوار یکی از ساختههای لئوناردو – هم بامزه و هم هیجانانگیز هستند.
پیام فیلم
دستورالعمل ساخت سرگرمی برای خانوادههای مدرن نیازمند صحنههای احساسی هم هست که اینجا در قالب چالشهای درونی و بیرونی که آقای پیبادی و شرمن با آنها روبرو میشوند خود را نشان میدهد. صحنههایی که به سخنرانیهای کوتاه و اشکآلود ختم میشوند و از اهمیت عشق خانوادگی و نیاز برای درک بیشتر والدین از استقلال کودکان صحبت میکنند اما در حالیکه فیلمسازان این فیلم جوکها و موضوعهای خود درباره سگها و پسرها را پیش بردهاند، ایدههایشان درباره پسرها و دخترها پوسیده و عقبگرد است.
شرمن در مدرسه با پنی پیترسون آشنا میشود که تنها نقشش در فیلم بدجنس بودن با شرمن و نجات پیدا کردن توسط اوست. برای انیماتورهای استودیوهای بزرگ که اینقدر وقت تلف کردند تا به فیلمهایی مانند «یخزده» و «شجاع» برسند، کمی ناامیدکننده است که داستان خلاقانهتری که به بررسی روابط بین پدر و پسر میپردازد، به صورت خودکار به تبعیض و سمبلگرایی روی میآورند.
سگ در سینمای غرب و هالیوود
هر چند سگ در سینما و ادبیات غرب الهام بخش هنرمندان و فیلمسازان بوده و به ویژه در میان انیمیشن ها تقریبا حضوری دایم دارد، اما تاکنون حیوانی به عنوان یکی از والدین موجود انسانی مطرح نشده بود. پیبادی، شرمن را که هوشی متفاوت دارد از سر راه پیدا کرده و تکلیف این ماجرا در چند دقیقه ابتدایی فیلم روشن می شود تا فیلم به موضوع اصلی اش که سفر در زمان است برسد.
در انتها همه شخصیتهای تاریخی که به نوعی با این پدر و پسر روبه رو شده اند، اذعان میکنند که این پدر صلاحیت نگهداری پسر را دارد و تایید می کنند همه آنها هم به نوعی پیبادی هستند و عضوی از خانواده این سگ نابغه!
این پایان بندی غلو شده ـ حتی اگر مخاطب با بخش اولیه کنار آمده باشد ـ دوباره او را به ورطه تعجبی شگفت می اندازد که دلیل این همه تاکید را نمی تواند درک کند.
درست است که در سریال اصلی پیبادی به صورت قانونی شرمن را «به فرزندی قبول کرد»، اما هرکس که سریال را دیده باشد میداند که رابطه بین آنها به صاحب حیوان خانگی بودن بیشتر شبیه بود تا پدر و فرزندی. در نتیجه نمایش دادن شرمن به عنوان مسئول قانونی پیبادی، آن هم به جای بهترین دوستش که تا حدودی خنگ است، نه تنها روحیه اصلی سریال قدیمی را زیر پا میگذارد، بلکه اگر خیلی ساده بخواهیم بگوییم، عجیب هم هست.
منتقدان چه گفتند؟
وبسایت راتن تومیتوز بر اساس ۱۲۰ نقد مختلف به این فیلم امتیاز متوسط ۶.۶ از ۱۰ و ۷۹ درصد را اختصاص داده و نوشته: «آقای پیبادی و شرمن» حتی با وجود منابع داستانی نسبتا قدیمی و موضوع پیچیدهاش میتواند موجی از سرگرمی سورپرایزکننده را که برای تمام سنین مناسب است به ارمغان بیاورد.
وبسایت متاکریتیک هم بر اساس ۳۴ نقد مختلف به این فیلم امتیاز ۵۹ از ۱۰۰ را اختصاص داد. تماشاچیان سینما اسکور هم به آن امتیاز A دادند که نشان از رضایتشان از فیلم بوده است.
نقد پیتر بردشاو از گاردین
این فیلم انیمیشنی دوستداشتنی، سورئال و اغلب بامزه است که توسط کرگ رایت نوشته شده و راب مینکف که به خاطر «شیر شاه» شناخته شده، آن را کارگردانی کرده است. پیشزمینه جالب و عجیب داستان است که مدتی برای بیننده طول میکشد به آن عادت کند، اما وقتی این اتفاق میافتد، موقعیتهای بامزه غیرمنتظره بسیاری پیش میآیند و ماجراجوییهای بسیاری با شخصیتهای مختلف تاریخی دیده میشوند.
نقد ای. او. اسکات از نیویورک تایمز
اگر فکر میکنید «آقای پیبادی و شرمن» تلاشی دیگر برای تبدیل کردن سریالهای کوچک نوستالژیک به فیلمهای بامزه صفحه بزرگ است درست تصور کردید و ممکن است نگران باشید. وسواس هالیوود برای پول درآوردن از آثار تلویزیونی قدیمی تا به حال نتایج ضعیف بسیاری داشته است، نیکول کیدمن در «جادو شده» را به یاد دارید؟ حالا اثر جی وارد برای یک استفاده دیگر انتخاب شده است.
وارد که در سال ۱۹۸۹ از دنیا رفت، کارتونهای هوشمندی را خلق میکرد که نمونههای عصر فضایی اولیه بودند. تا به حال آثار او توسط نسخههای سینمایی ضعیف شرمسار شدهاند، با این حال «آقای پیبادی و شرمن» نمونهای دیگر از این فیلمها نیست و خوشبختانه این سگ هوشمند و پسرخواندهاش طلسم را شکستند و به خوشمشربی دیوانهوار و دوستداشتنی کارتون اصلی احترام گذاشتند. این اقتباس کمپانی دریمورکز انیمیشن کامل و عالی نیست، اما با سرعت خوبی پیش میرود و جالب است.
طرفداران سریال قدیمی که این فیلم از روی آن ساخته شده، سفرهای بسیاری را که پدر و پسر دو بعدی و با دستکشیده شده انجام دادند، به خاطر خواهند داشت. بسیاری از این سکانسها به شیوه مدرن ساخته شدهاند، با این حال بخشی از فضل و دانش وارد در آن زنده مانده که بتواند کاری کند بزرگسالان نامطمئن و کودکان زودرس با تماشای آن احساس باهوش بودن کنند.
نقد مایکل او سالیوان از واشنگتن پست
احتمالش هست که بعضی کودکان بتوانند قسمتهایی از «آقای پیبادی و شرمن» را دوست داشته باشند؛ فیلم انیمیشنی که بعضی جاها بیش از حد بامزه است و با توجه به تماشاچیهای هفت یا هشت سالهاش جوکهای بی مزه ای تعریف میکند. اما هر کس که از این سن بالاتر باشد و مطمئنا هر کس که کارتون اصلی که فیلم بر پایه آن ساخته شده را به یاد داشته باشد، بسیار ناامید خواهد شد.
وی در پایان می گوید: حتی با وجود تمام جلوههای ویژه به کار رفته در فیلم، تمام آن کیفیتهای مصنوعی سریال قدیمی دهه ۶۰ را دارد، در حالی که هیچ یک از جذابیتهای آن را حفظ نکرده است. حتی اگر بخواهیم شخصیتها را فقط بر پایه استانداردهای بصری بسنجیم، حالت سه بعدی بزرگ و ورقلمبیده آنها آدم را یاد اجسام شناور راهپیمایی روز عید پاک میاندازد. آنها هم دقیقا به همان اندازه بیجان و بیارزش هستند.
- ۹۴/۰۷/۲۵
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.