چهارشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۵۶ ق.ظ
انیمیشن های معروفی که نگران محیط زیست اند!
مشهور است که تا پیش از 12 سالگی نباید مفاهیم محیط زیستی را مستقیما به کودکان آموخت؛ شاید به همین دلیل سازندگان انیمیشن ها در تلاشند تا به مدد تصاویر متحرک کارتونی، این مفاهیم را آموزش دهند.
ماهنامه دانشمند - محمد سرابی: مشهور است که تا پیش از 12 سالگی نباید مفاهیم محیط زیستی را مستقیما به کودکان آموخت؛ شاید به همین دلیل سازندگان انیمیشن ها در تلاشند تا به مدد تصاویر متحرک کارتونی، این مفاهیم را آموزش دهند. انیمیشن های «دایناسور خوب» سال 2015 و اکنون «در جست و جوی دوری» که 17 ژوئن 2016 اکران می شود، یکی از آخرین نمونه های این فیلم ها است که در ادامه فیلم موفق «در جست و جوی نمو» ساخته شده است.
تقریبا تمام نمونه های این فیلم ها یک مفهوم مشترک را انتقال می دهند و آن «حق حیات» حیوانات، از ماموت تا ماهی قرمز است. تمرکز بر تعداد معدودی از موجوداتی که در خطر انقراض قرار دارند و استفاده نمادین از آنها ممکن است توجه ما را از موجودات گوناگونی که هر یک سهمی در چرخه های زیست محیطی دارند، دور کند. اگرچه در سال های اخیر بیشتر انیمیشن های کودکان، موضوعات زیست محیطی را مورد توجه قرار داده و به همین دلیل به فیلم های سبز معروف شده اند ولی برخی از آن ها به شکل مشخصی با محور حفظ محیط زیست ساخته شده اند.
Over the edge (2006)
پشت پرچین: هجوم خانه ها به جنگل
در قوانین محیط زیستی کشورهای توسعه یافته، جوندگانی که در حومه شهرها و در فضای سبز خانه های ویلایی زندگی می کنند هم بخشی از حیات وحش حفاظت شده محسوب می شوند و آسیب رسانی عمدی به آن ها جرم است اما در مناطق سرد، این پستانداران بخش زمستانی سال را در خواب به سر می برند و در این چندماه خواب، حتی با قوانینی که خود انسان ها ساخته اند، ممکن است محیط زندگی خود را از دست بدهند.
اگر تصادفا در نزدیکی جایی باشند که انسان ها طمع تصرف آن را دارند، بعد از بیدار شدن در بهار باید به فکر خانه دیگری برای زندگی باشند. بدترین حالت این است که موجودات کوچک جنگلی در زمستان به خواب بروند و در بهار خود را بین خانه های انسان ها ببینند.
در «پشت پرچین»، لاک پشت، سنجاب، موش و خانواده خارپشت ها را نشان می دهد که میان حیاط های چمن کاری شده و پرچین های بلند، در دنیای انسان های وحشی سرگردان شده اند. فقط یک سمور به دلیل سابقه زندگی قبلی در حاشیه شهر، موجودات دوپای جدید را می شناسد.
در قسمتی از فیلم لاک پشت از سمور می پرسد: «در هر ماشین چند انسان سوار می شوند» و سمور جواب می دهد: «به طور متوسط یک نفر». لاک پشت می پرسد: «اصلا چرا انسان ها سوار ماشین می شوند» و سمور می گوید: «برای اینکه در حال از دست قابلیت راه رفتن هستند!»
Chicken Run (2000)
فرار مرغی: زندانیان پشت سیم های خاردار
معمولا دام داری های صنعتی، در معرض اتهام سوءاستفاده بیش از حد از مرغ ها و آزار آن ها در قفس های تنگ و همیشه بسته هستند که خود نوعی بهره کشی از جانداران به حساب می آید. انیمیشن سبک خمیری «فرار مرغی»، شباهت انکارناپذیری به فیلم های جنگی و مخصوصا ماجراهای اسرای متفقین در آلمان نازی دارد؛ با این فرق که اسیران این فیلم، مرغ ها و زندان بان ها، مرغداران هستند.
انتقاداتی که به شیوه دام داری سودجویانه وارد می شود، در این فیلم هم بازتاب پیدا کرده است. حماقت و ناتوانی مرغ ها برای فرار کردن از جایی که با توری و سیم خاردار محصور شده است و در عین حال حق آن ها برای حیات آزادانه و درو از خطر مرگ، با تشبیه پرندگان به اسرای جنگی اهمیت بیشتری پیدا می کند. عجیب اینکه مرغ ها که قادر به پرواز نیستند، تنها راه گریز از دست انسان ها را پرواز کردن می یابند.
WALL-E (2008)
وال ای
اگر بقیه فیلم های کودکان درباره خطر نابودی و احتمال نابودی محیط زیست اخطار می دهند، در «وال ای» این خطر در بین نیست زیرا دیگر طبیعتی نمانده است که کسی نگران آن باشد. هیچ گیاهی روی زمین زندگی نمی کند و هرچه باقی مانده، بقایای فلزی و سیمانی تمدن انسان ها است که خودشان سال ها قبل سوار بر یک سفینه غول پیکر زمین را ترک کرده اند.
تنها یک دستگاه (یا شاید چند دستگاه) بازیافت برای جمع آوری زباله های فلزی روی زمین مشغول کار است که با تابش خورشید شارژ می شود و انواع ضایعات حتی قاشق و چنگال را جمع آوری و دسته بندی می کند؛ در حالی که در اطراف آن، باقی مانده تلویزیون های تبلیغاتی خودکار، آگهی های قدیمی سفر به فضا را نشان می دهد. اگرچه انسان هایی که به فضا رفته اند، هنوز آشنایی دوری با زمین دارند اما هیچ پیوندی میان آن ها و سیاره مادر دیده نمی شود زیرا تصور می کنند جایی که هیچ گیاهی نتواند جوانه بزند، زندگی کردن امکان ندارد.
وال ای همراه با بیان احساسات یک ماشین خودکار ترسو مقابل فناوری ظریف و دوست داشتنی پیشرفته تر از خودش، نوعی پیش بینی آینده ای است که در آن طبیعت و همینطور انسان ها قربانی «ماشین ها» شده اند.
Ice Age (2002)
عصر یخبندان: تلاش برای بقا
مجموعه کارتون «عصر یخبندان»، میلیون ها سال پیش از دورانی که در آن قرار داریم و باید نگران محیط زیست آن باشیم، رخ می دهد اما دغدغه شخصیت های فیلم، اصلی ترین چیزی است که اکنون هم محور بحث های محیط زیست را تشکیل می دهد؛ «بقا».
می دانیم که در دوره زمین شناختی عصر یخبندان لایه های بزرگ یخ از دو قطب به سمت خط استوا پیش آمدند و بخش بزرگی از قاره ها را فرا گرفتند؛ ثمره این اتفاق، از میان رفتن برخی جانداران و تغییر شکل گونه های دیگر بود. در این فیلم، تنها سرما نیست که حیوانات را تهدید می کند؛ بخش مهمی از خطر مرگ، ناشی از حمله دیگر جانورانی است که به تناسب تکامل، در شرایط سخت، گوشت خوار و مهاجم شده اند.
دسته دیگری از حیوانات مانند ماموت بزرگی که در هر 4 قسمت فیلم حضور دارد نیز به دلیل بزرگی، نگران و ناامید از بقای خود است. او پس از این که خانواده اش را از دست داد، دیگر جفتی برای ادامه نسل پیدا نمی کند. در قسمت های بعدی با ورود دایناسورهای غول پیکر و انواع موجودات دیگر، تلاش برای بقا تبدیل به رقابتی سخت می شود و اگرچه ماموت و همین طور دیگر جانوران می توانند نسل خود را ادامه دهند اما عنصر رقابت همچنان باقی می ماند. اگرچه ماموت ها و خیلی از جاندارانی که در این فیلم می بینیم در جهان امروز ما تنها به شکل فسیل وجود دارند اما در این مجموعه فیلم که هنوز هم ساختن آن ادامه دارد، می توانند بقای خود را حفظ کنند.
Finding Nemo (2003)
در جست و جوی نمو: کاپیتان کوچک
شایعه اینکه ماهی های کوچک قرمز تنها چند ثانیه حافظه دارند، پاسخ خوبی برای این سوال بچه ها بود که چرا ماهی ها از اینکه دائما در یک تنگ کوچک دور بزنند، خسته نمی شوند. «در جست و جوی نمو»، داستان سرگردانی یک ماهی کوچک در اقیانوسی پهناور است. بچه ماهی باهوشی که برخلاف دیگر هم جنس هایش، نقص کوچکی دارد و در دریایی که مرغ های ماهی خوار بالای آن به انتظار شکار ماهی ها پرسه می زنند و ماهی های گوشت خوار و کوسه های گیاه خوار در عمق آن حرکت می کنند، زندگی می کند.
کوچک بودن نمو- نامش شباهت عجیبی به کاپیتان نمو، فرمانده زیردریایی ناتیلوس در داستان بیست هزار فرسنگ زیر دریا اثر ژول ورن دارد- باعث نادیده گرفتن او از سوی دیگران می شود اما این ماهی کوچک که هدفی بزرگ برای خود تعیین کرده است، تسلیم هیچ دشواری نمی شود.
در سال های اخیر که آسیب های واردشده به دریاها شدت گرفته است، هشدار گوناگونی از نابودی مرجان ها تا توده شدن پلاستیک های شناور منتشر شده است و گاهی خبر از مختلف شدن مسیر مهاجرت ماهی ها در اثر تغییرات محیط زیستی هم به گوش می رسد. غواص هایی که ماهی های زینتی را صید می کنند تا آن ها را به آکواریوم های خانگی برسانند و فاضلاب هایی که همه به دریا می ریزند، عوامل مهمی در دگرگون کردن زندگی ماهی ها هستند.
Rango (2011)
رنگو
شعار فیلم، «اگر می خواهی همه چیز را کنترل کنی ، باید آب را کنترل کنی» است. این عبارت کلیدی، اگرچه از سوی یک شخصیت خاکستری- منفی گفته می شود اما محوری ترین موضوع را می سازد. رنگو، سوسماری آکواریومی است که در اثر سقوط از پشت خودروی صاحبش و رها شدن در بیابان های آمریکا، از زمان و مکان گذشته خود جدا می شود.
مکان گذشته او، یک فضای تفریحی آرام و دل پذیر است و همچنان که از پیراهن رنگی او مشخص است، گرمای هوا و تابش مستقیم خورشید را به صورت یک جاذبه گردشگری می شناسند. بیابانی که رنگو در آن رها می شود، صحرای خشک و داغی با کاکتوس های تیغ دار است که همه موجودات آن از گرمای کشنده در عذاب هستند. اتفاق دیگری که برای رنگو می افتد این است که از زمان فعلی وارد دوران «غرب وحشی» می شود؛ دنیای جانوران کوچک صحرایی از مار و موش و روباه که در شهری فقیر و پر از هفت تیرکش زندگی می کنند.
کارگردان این فیلم، «گور وربینسکی» است که مجموعه «دزدان دریایی کاراییب» را در کارنامه خود دارد.
در این انیمیشن، همه اتفاقات حتی روابط سیاسی هم براساس بحران آب شکل می گیرد. در این وسترن کارتونی، هر قطره آب ارزشی معادل واحد پول دارد.
Horton Hears a Who! (2008)
هورتون صدایی می شنود
«هورتون صدایی می شنود»، مستقیما به مخاطرات اساسی محیط زیست ارتباط پیدا نمی کند اما موضوع اصلی فیلم، ضرورت ادامه حیات تمام موجودات زنده – چه آن هایی که ما متوجه تاثیرشان هستیم و چه آن هایی که از وجودشان خبر نداریم- است.
هورتون فیل بزرگی است که صدایی از درون یک گرده گل می شنود و اگرچه هیچ کس حرف او را باور نمی کند اما این فیل باور کرده است که موجود زنده ای در این گرده گل زندگی می کند. شاید بشود ساکنان گرده گل را موجوداتی ذره بینی دانست اما زندگی پیچیده آن ها- و عکس هایی که از اجداد غارنشین شان دارند-نشانه تمدن بزرگی است.
داستان فیلم «هورتون صدایی می شوند»، ظاهرا برعکس دیگر پویانمایی های محیط زیستی است زیرا همیشه این شهرنشین ها بودند که می خواستند حیوانات طبیعت را نابود کنند اما اکنون این حیوانات جنگلی، از میمون و کانگورو و لاشخور هستند که قصد دارند شهری میکروسکوپی با تمام ساکنانش را از بین ببرند.
این فیلم براساس یکی از کتاب های «تئودور سوس گایزل» مشهور به «دکتر سوس» ساخته شده است. دیگر کتاب او با نام «چطور گرینچ کریسمس را دزدید» هم به صورت فیلم درآمدهاست.
Happy Feet (2006)
خوش قدم: پرنده هایی که در فهرست قرمز نیستند
پنگوئن ها در معرض خطر نیستند. حداقل به اندازه دیگر پرنده ها شکار نمی شوند یا زیستگاهشان تخریب نمی شود اما آثار آسیب دیدن محیط زیست مانند گرم شدن هوا به قطب جنوب هم رسیده و روی منابع غذایی آن ها تاثیر گذاشته است. در خوش قدم (ترجمه دیگر: رقص پا)، بچه پنگوئن در دنیایی زندگی می کند که اعضای قبیله اش با انسان ها هیچ ارتباطی ندارند.
تصور این گروه از موجودات قطبی درباره انسان ها تقربیا شبیه تصور آدم ها درباره مریخی ها است، با این تفاوت که انسان ها وجود دارند و می توانند با صید بی رویه و انبوه، ماهی هایی که غذای دیگر موجودات دریایی هستند را از بین ببرند. دیگر نشانه وجود انسان ها، حلقه هایی است که برای نشانه گذاری و شناسایی پرنده های مهاجر به پای آن ها می بندند که البته به تنهایی هیچ کمکی به این موجودات نمی کند.
زندگی قبیله ای باعث شده است که یک جوجه پنگوئنی به نام مامبل به دلیل متفاوت بودن، مقصر مشکلاتی مانند کمبود غذا هم شناخته شود و جوجه پنگوئن واقعا هم با دیگران تفاوت دارد. زیرا برخلاف بقیه این جوجه به فکر ارتباط با بیگانه ها یا همان انسان هاست. در فیلم بر این نکته تاکید می شود که هر موجود زنده صرف نظر از بزرگی یا تعداد، توانایی هایی دارد که ممکن است برای نجات زیست بوم اطرافش حیاتی باشد. حتی میگوهای ریزجثه هم ممکن است از پس کاری بربیایند که خرس های دریایی قادر به انجام آن نیستند.
Bee Movie (2007)
فیلم زنبور
جوانان پشت کنکور، گزینه های زیادی برای انتخاب کردن دارند و بعد از فارغ التحصیل شدن هم ممکن است به سمت مشاغل متفاوتی بروند اما زنبورهای جوان که قصد ادامه تحصیل داشته باشند فقط می توانند در رشته تولید عسل به تحصیل بپردازند و بعد از فارغ التحصیلی هم راهی ندارند جز اینکه در صنایع تولید عسل کار کنند. این سرنوشت غم انگیز جامعه تک محصولی است که در فیلم «فیلم زنبور» می بینیم.
فیلم، شخصیتی دارد که به این نظام کاری معترض است. برخورد او با انسان های شهرنشین که هر یک شخصیت متفاوتی دارند و تقریبا همه از حشرات پرنده می ترسند، داستان را پیش می برد.
نام گذاری این فیلم عمدا به شکلی انجام شده که استعاره ای از «B Movie» باشد. این عبارت، به معنی فیلم های سطح پایینی است که با بودجه کمی ساخته می شود و بخشی از فروش حاشیه ای سینماها را تامین می کند.
تقریبا تمام نمونه های این فیلم ها یک مفهوم مشترک را انتقال می دهند و آن «حق حیات» حیوانات، از ماموت تا ماهی قرمز است. تمرکز بر تعداد معدودی از موجوداتی که در خطر انقراض قرار دارند و استفاده نمادین از آنها ممکن است توجه ما را از موجودات گوناگونی که هر یک سهمی در چرخه های زیست محیطی دارند، دور کند. اگرچه در سال های اخیر بیشتر انیمیشن های کودکان، موضوعات زیست محیطی را مورد توجه قرار داده و به همین دلیل به فیلم های سبز معروف شده اند ولی برخی از آن ها به شکل مشخصی با محور حفظ محیط زیست ساخته شده اند.
Over the edge (2006)
پشت پرچین: هجوم خانه ها به جنگل
در قوانین محیط زیستی کشورهای توسعه یافته، جوندگانی که در حومه شهرها و در فضای سبز خانه های ویلایی زندگی می کنند هم بخشی از حیات وحش حفاظت شده محسوب می شوند و آسیب رسانی عمدی به آن ها جرم است اما در مناطق سرد، این پستانداران بخش زمستانی سال را در خواب به سر می برند و در این چندماه خواب، حتی با قوانینی که خود انسان ها ساخته اند، ممکن است محیط زندگی خود را از دست بدهند.
اگر تصادفا در نزدیکی جایی باشند که انسان ها طمع تصرف آن را دارند، بعد از بیدار شدن در بهار باید به فکر خانه دیگری برای زندگی باشند. بدترین حالت این است که موجودات کوچک جنگلی در زمستان به خواب بروند و در بهار خود را بین خانه های انسان ها ببینند.
در «پشت پرچین»، لاک پشت، سنجاب، موش و خانواده خارپشت ها را نشان می دهد که میان حیاط های چمن کاری شده و پرچین های بلند، در دنیای انسان های وحشی سرگردان شده اند. فقط یک سمور به دلیل سابقه زندگی قبلی در حاشیه شهر، موجودات دوپای جدید را می شناسد.
در قسمتی از فیلم لاک پشت از سمور می پرسد: «در هر ماشین چند انسان سوار می شوند» و سمور جواب می دهد: «به طور متوسط یک نفر». لاک پشت می پرسد: «اصلا چرا انسان ها سوار ماشین می شوند» و سمور می گوید: «برای اینکه در حال از دست قابلیت راه رفتن هستند!»
فرار مرغی: زندانیان پشت سیم های خاردار
معمولا دام داری های صنعتی، در معرض اتهام سوءاستفاده بیش از حد از مرغ ها و آزار آن ها در قفس های تنگ و همیشه بسته هستند که خود نوعی بهره کشی از جانداران به حساب می آید. انیمیشن سبک خمیری «فرار مرغی»، شباهت انکارناپذیری به فیلم های جنگی و مخصوصا ماجراهای اسرای متفقین در آلمان نازی دارد؛ با این فرق که اسیران این فیلم، مرغ ها و زندان بان ها، مرغداران هستند.
انتقاداتی که به شیوه دام داری سودجویانه وارد می شود، در این فیلم هم بازتاب پیدا کرده است. حماقت و ناتوانی مرغ ها برای فرار کردن از جایی که با توری و سیم خاردار محصور شده است و در عین حال حق آن ها برای حیات آزادانه و درو از خطر مرگ، با تشبیه پرندگان به اسرای جنگی اهمیت بیشتری پیدا می کند. عجیب اینکه مرغ ها که قادر به پرواز نیستند، تنها راه گریز از دست انسان ها را پرواز کردن می یابند.
وال ای
اگر بقیه فیلم های کودکان درباره خطر نابودی و احتمال نابودی محیط زیست اخطار می دهند، در «وال ای» این خطر در بین نیست زیرا دیگر طبیعتی نمانده است که کسی نگران آن باشد. هیچ گیاهی روی زمین زندگی نمی کند و هرچه باقی مانده، بقایای فلزی و سیمانی تمدن انسان ها است که خودشان سال ها قبل سوار بر یک سفینه غول پیکر زمین را ترک کرده اند.
تنها یک دستگاه (یا شاید چند دستگاه) بازیافت برای جمع آوری زباله های فلزی روی زمین مشغول کار است که با تابش خورشید شارژ می شود و انواع ضایعات حتی قاشق و چنگال را جمع آوری و دسته بندی می کند؛ در حالی که در اطراف آن، باقی مانده تلویزیون های تبلیغاتی خودکار، آگهی های قدیمی سفر به فضا را نشان می دهد. اگرچه انسان هایی که به فضا رفته اند، هنوز آشنایی دوری با زمین دارند اما هیچ پیوندی میان آن ها و سیاره مادر دیده نمی شود زیرا تصور می کنند جایی که هیچ گیاهی نتواند جوانه بزند، زندگی کردن امکان ندارد.
وال ای همراه با بیان احساسات یک ماشین خودکار ترسو مقابل فناوری ظریف و دوست داشتنی پیشرفته تر از خودش، نوعی پیش بینی آینده ای است که در آن طبیعت و همینطور انسان ها قربانی «ماشین ها» شده اند.
عصر یخبندان: تلاش برای بقا
مجموعه کارتون «عصر یخبندان»، میلیون ها سال پیش از دورانی که در آن قرار داریم و باید نگران محیط زیست آن باشیم، رخ می دهد اما دغدغه شخصیت های فیلم، اصلی ترین چیزی است که اکنون هم محور بحث های محیط زیست را تشکیل می دهد؛ «بقا».
می دانیم که در دوره زمین شناختی عصر یخبندان لایه های بزرگ یخ از دو قطب به سمت خط استوا پیش آمدند و بخش بزرگی از قاره ها را فرا گرفتند؛ ثمره این اتفاق، از میان رفتن برخی جانداران و تغییر شکل گونه های دیگر بود. در این فیلم، تنها سرما نیست که حیوانات را تهدید می کند؛ بخش مهمی از خطر مرگ، ناشی از حمله دیگر جانورانی است که به تناسب تکامل، در شرایط سخت، گوشت خوار و مهاجم شده اند.
دسته دیگری از حیوانات مانند ماموت بزرگی که در هر 4 قسمت فیلم حضور دارد نیز به دلیل بزرگی، نگران و ناامید از بقای خود است. او پس از این که خانواده اش را از دست داد، دیگر جفتی برای ادامه نسل پیدا نمی کند. در قسمت های بعدی با ورود دایناسورهای غول پیکر و انواع موجودات دیگر، تلاش برای بقا تبدیل به رقابتی سخت می شود و اگرچه ماموت و همین طور دیگر جانوران می توانند نسل خود را ادامه دهند اما عنصر رقابت همچنان باقی می ماند. اگرچه ماموت ها و خیلی از جاندارانی که در این فیلم می بینیم در جهان امروز ما تنها به شکل فسیل وجود دارند اما در این مجموعه فیلم که هنوز هم ساختن آن ادامه دارد، می توانند بقای خود را حفظ کنند.
در جست و جوی نمو: کاپیتان کوچک
شایعه اینکه ماهی های کوچک قرمز تنها چند ثانیه حافظه دارند، پاسخ خوبی برای این سوال بچه ها بود که چرا ماهی ها از اینکه دائما در یک تنگ کوچک دور بزنند، خسته نمی شوند. «در جست و جوی نمو»، داستان سرگردانی یک ماهی کوچک در اقیانوسی پهناور است. بچه ماهی باهوشی که برخلاف دیگر هم جنس هایش، نقص کوچکی دارد و در دریایی که مرغ های ماهی خوار بالای آن به انتظار شکار ماهی ها پرسه می زنند و ماهی های گوشت خوار و کوسه های گیاه خوار در عمق آن حرکت می کنند، زندگی می کند.
کوچک بودن نمو- نامش شباهت عجیبی به کاپیتان نمو، فرمانده زیردریایی ناتیلوس در داستان بیست هزار فرسنگ زیر دریا اثر ژول ورن دارد- باعث نادیده گرفتن او از سوی دیگران می شود اما این ماهی کوچک که هدفی بزرگ برای خود تعیین کرده است، تسلیم هیچ دشواری نمی شود.
در سال های اخیر که آسیب های واردشده به دریاها شدت گرفته است، هشدار گوناگونی از نابودی مرجان ها تا توده شدن پلاستیک های شناور منتشر شده است و گاهی خبر از مختلف شدن مسیر مهاجرت ماهی ها در اثر تغییرات محیط زیستی هم به گوش می رسد. غواص هایی که ماهی های زینتی را صید می کنند تا آن ها را به آکواریوم های خانگی برسانند و فاضلاب هایی که همه به دریا می ریزند، عوامل مهمی در دگرگون کردن زندگی ماهی ها هستند.
رنگو
شعار فیلم، «اگر می خواهی همه چیز را کنترل کنی ، باید آب را کنترل کنی» است. این عبارت کلیدی، اگرچه از سوی یک شخصیت خاکستری- منفی گفته می شود اما محوری ترین موضوع را می سازد. رنگو، سوسماری آکواریومی است که در اثر سقوط از پشت خودروی صاحبش و رها شدن در بیابان های آمریکا، از زمان و مکان گذشته خود جدا می شود.
مکان گذشته او، یک فضای تفریحی آرام و دل پذیر است و همچنان که از پیراهن رنگی او مشخص است، گرمای هوا و تابش مستقیم خورشید را به صورت یک جاذبه گردشگری می شناسند. بیابانی که رنگو در آن رها می شود، صحرای خشک و داغی با کاکتوس های تیغ دار است که همه موجودات آن از گرمای کشنده در عذاب هستند. اتفاق دیگری که برای رنگو می افتد این است که از زمان فعلی وارد دوران «غرب وحشی» می شود؛ دنیای جانوران کوچک صحرایی از مار و موش و روباه که در شهری فقیر و پر از هفت تیرکش زندگی می کنند.
کارگردان این فیلم، «گور وربینسکی» است که مجموعه «دزدان دریایی کاراییب» را در کارنامه خود دارد.
در این انیمیشن، همه اتفاقات حتی روابط سیاسی هم براساس بحران آب شکل می گیرد. در این وسترن کارتونی، هر قطره آب ارزشی معادل واحد پول دارد.
هورتون صدایی می شنود
«هورتون صدایی می شنود»، مستقیما به مخاطرات اساسی محیط زیست ارتباط پیدا نمی کند اما موضوع اصلی فیلم، ضرورت ادامه حیات تمام موجودات زنده – چه آن هایی که ما متوجه تاثیرشان هستیم و چه آن هایی که از وجودشان خبر نداریم- است.
هورتون فیل بزرگی است که صدایی از درون یک گرده گل می شنود و اگرچه هیچ کس حرف او را باور نمی کند اما این فیل باور کرده است که موجود زنده ای در این گرده گل زندگی می کند. شاید بشود ساکنان گرده گل را موجوداتی ذره بینی دانست اما زندگی پیچیده آن ها- و عکس هایی که از اجداد غارنشین شان دارند-نشانه تمدن بزرگی است.
داستان فیلم «هورتون صدایی می شوند»، ظاهرا برعکس دیگر پویانمایی های محیط زیستی است زیرا همیشه این شهرنشین ها بودند که می خواستند حیوانات طبیعت را نابود کنند اما اکنون این حیوانات جنگلی، از میمون و کانگورو و لاشخور هستند که قصد دارند شهری میکروسکوپی با تمام ساکنانش را از بین ببرند.
این فیلم براساس یکی از کتاب های «تئودور سوس گایزل» مشهور به «دکتر سوس» ساخته شده است. دیگر کتاب او با نام «چطور گرینچ کریسمس را دزدید» هم به صورت فیلم درآمدهاست.
خوش قدم: پرنده هایی که در فهرست قرمز نیستند
پنگوئن ها در معرض خطر نیستند. حداقل به اندازه دیگر پرنده ها شکار نمی شوند یا زیستگاهشان تخریب نمی شود اما آثار آسیب دیدن محیط زیست مانند گرم شدن هوا به قطب جنوب هم رسیده و روی منابع غذایی آن ها تاثیر گذاشته است. در خوش قدم (ترجمه دیگر: رقص پا)، بچه پنگوئن در دنیایی زندگی می کند که اعضای قبیله اش با انسان ها هیچ ارتباطی ندارند.
تصور این گروه از موجودات قطبی درباره انسان ها تقربیا شبیه تصور آدم ها درباره مریخی ها است، با این تفاوت که انسان ها وجود دارند و می توانند با صید بی رویه و انبوه، ماهی هایی که غذای دیگر موجودات دریایی هستند را از بین ببرند. دیگر نشانه وجود انسان ها، حلقه هایی است که برای نشانه گذاری و شناسایی پرنده های مهاجر به پای آن ها می بندند که البته به تنهایی هیچ کمکی به این موجودات نمی کند.
زندگی قبیله ای باعث شده است که یک جوجه پنگوئنی به نام مامبل به دلیل متفاوت بودن، مقصر مشکلاتی مانند کمبود غذا هم شناخته شود و جوجه پنگوئن واقعا هم با دیگران تفاوت دارد. زیرا برخلاف بقیه این جوجه به فکر ارتباط با بیگانه ها یا همان انسان هاست. در فیلم بر این نکته تاکید می شود که هر موجود زنده صرف نظر از بزرگی یا تعداد، توانایی هایی دارد که ممکن است برای نجات زیست بوم اطرافش حیاتی باشد. حتی میگوهای ریزجثه هم ممکن است از پس کاری بربیایند که خرس های دریایی قادر به انجام آن نیستند.
فیلم زنبور
جوانان پشت کنکور، گزینه های زیادی برای انتخاب کردن دارند و بعد از فارغ التحصیل شدن هم ممکن است به سمت مشاغل متفاوتی بروند اما زنبورهای جوان که قصد ادامه تحصیل داشته باشند فقط می توانند در رشته تولید عسل به تحصیل بپردازند و بعد از فارغ التحصیلی هم راهی ندارند جز اینکه در صنایع تولید عسل کار کنند. این سرنوشت غم انگیز جامعه تک محصولی است که در فیلم «فیلم زنبور» می بینیم.
فیلم، شخصیتی دارد که به این نظام کاری معترض است. برخورد او با انسان های شهرنشین که هر یک شخصیت متفاوتی دارند و تقریبا همه از حشرات پرنده می ترسند، داستان را پیش می برد.
نام گذاری این فیلم عمدا به شکلی انجام شده که استعاره ای از «B Movie» باشد. این عبارت، به معنی فیلم های سطح پایینی است که با بودجه کمی ساخته می شود و بخشی از فروش حاشیه ای سینماها را تامین می کند.
- ۹۵/۰۶/۱۷
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.