چه کسی است که انیمیشن رابین هود را دوست نداشته باشد؟ این انیمیشن یکی از محبوب‌ترین انیمیشن‌های دوران کودکی بود و با آن دوبله بی‌نظیر برای ما دوست‌داشتنی‌تر هم شده بود.
یک پزشک - علیرضا مجیدی: چه کسی است که انیمیشن رابین هود را دوست نداشته باشد؟ این انیمیشن یکی از محبوب‌ترین انیمیشن‌های دوران کودکی بود و با آن دوبله بی‌نظیر برای ما دوست‌داشتنی‌تر هم شده بود.
اما به تازگی یگ تاریخ‌دان متخصص در تاریخ قرون وسطای انگلیس به نام اندرو ای لارسن، وقتی به مناسبتی این انیمیشن را بازبینی کرد، متوجه شد که داستان این انیمیشن به میزان اندکی در مورد کاراکتر رابین هود است!
ما هنوز نمی‌توانیم در مورد افسانه‌ای بودن یا واقعی بودن رابین هود صحبت کنیم، اما احتمالا او شخصیتی بود که در قرن ۱۴ یا اندکی پیش از آن می‌زیست.
در واقع والت یزنی از دهه ۱۹۳۰ به این فکر افتاده بود که نسخه‌ای از داستان روباهی به نام رینارد (یا رنارت) را که ریشه‌اش به قرن ۱۲ میلادی بازمی‌گشت بسازد. در این داستان روباه باید در شیر ظالمی به نام -شاه لئو- حاضر می‌شد تا به اتهاماتی که علیه او توسط گرگی به نام ایزنگریم وارد شده بود، پاسخ بدهد.
شاه لئو، مأمورانی را برای دستگیر کردن روباه فرستاد: یک خرس، یک درازگوش و یک گربه. روباه توانست بر همه این مأموران غلبه کند و دست آخر ایزنگریم را هم مغلوب کند و خود مشاور جدید لئو شود.
اما مشکل اینجا بود که رینارد در کارهای خود بسیار خشن عمل می‌کرد، مثلا یک چشم گربه را درآورده بود.
اما مانع مهم‌تر بر سر ساختن انیمیشن سرراستی از داستان رینارد، وجه ضداستبدادی شدید آن بود. والت دسنی تشخیص داد که این محتوا برای کودکان چندان مناسب نیست.
تا اینکه یکی از اعضای کلیدی دیزنی به نام کن اندرسن این ایده به ذهنش رسید که داستان رابین هود، تبدیل به انیمیشن بشود. اما رابین هود هم آنچنان که می‌دانید شخصیتی ضداستبدادی داشت.
اینجا بود که به نظر تصمیم‌گیران رابین هود رسید که بیایند و دو شخصیت رینارد و رابین هود را ترکیب و تلطیف کنند، طوری که:
۱- خبر از آن خشونت‌ها نباشد.
۲- رابین هود، نه علیه جایگاه رفیع شاه، بلکه علیه کسی که به ناحق این جایگاه را اشغال کرده است یعنی همان پرنس جان، قیام کند! (به هر حال دوران جنگ سرد بود و به علاوه ممکن بود انگ گرایش به جریان‌های کمونیستی به سازندگان چنین انیمیشنی زده می‌شد!)
والت یزنی پیشنهاد اندرسن را پذیرفت، منتها بعد در طرح پیشنهاد او هم تغییرات زیادی را اعمال کرد.
جالب است بدانید که قسمت اول انیمیشن، یعنی همان قسمتی که رابین هود با زیرکی در هیئت فال‌بین، پرنس جان را تاراج می‌کند، از داستان رینارد اخذ شده است. قسمت دوم انیمیشن یعنی همان مسابقه نفس‌گیر تیراندازی هم در داستان اصلی رابین هود نیست و طبق تحقیقات قدمت این داستان حداکثر به نیمه قرن هجدهم برمی‌گردد و نه به دوران وسطی یعنی همان زمان زندگی رابین هود واقعی یا افسانه‌ای.
ما هنوز نمی‌توانیم در مورد افسانه‌ای بودن یا واقعی بودن رابین هود صحبت کنیم، اما احتمالا او شخصیتی بود که در قرن ۱۴ یا اندکی پیش از آن می‌زیست.
در واقع والت یزنی از دهه ۱۹۳۰ به این فکر افتاده بود که نسخه‌ای از داستان روباهی به نام رینارد (یا رنارت) را که ریشه‌اش به قرن ۱۲ میلادی بازمی‌گشت بسازد. در این داستان روباه باید در شیر ظالمی به نام -شاه لئو- حاضر می‌شد تا به اتهاماتی که علیه او توسط گرگی به نام ایزنگریم وارد شده بود، پاسخ بدهد.
شاه لئو، مأمورانی را برای دستگیر کردن روباه فرستاد: یک خرس، یک درازگوش و یک گربه. روباه توانست بر همه این مأموران غلبه کند و دست آخر ایزنگریم را هم مغلوب کند و خود مشاور جدید لئو شود.
اما مشکل اینجا بود که رینارد در کارهای خود بسیار خشن عمل می‌کرد، مثلا یک چشم گربه را درآورده بود.
اما مانع مهم‌تر بر سر ساختن انیمیشن سرراستی از داستان رینارد، وجه ضداستبدادی شدید آن بود. والت دسنی تشخیص داد که این محتوا برای کودکان چندان مناسب نیست.
تا اینکه یکی از اعضای کلیدی دیزنی به نام کن اندرسن این ایده به ذهنش رسید که داستان رابین هود، تبدیل به انیمیشن بشود. اما رابین هود هم آنچنان که می‌دانید شخصیتی ضداستبدادی داشت.
اینجا بود که به نظر تصمیم‌گیران رابین هود رسید که بیایند و دو شخصیت رینارد و رابین هود را ترکیب و تلطیف کنند، طوری که:
۱- خبر از آن خشونت‌ها نباشد.
۲- رابین هود، نه علیه جایگاه رفیع شاه، بلکه علیه کسی که به ناحق این جایگاه را اشغال کرده است یعنی همان پرنس جان، قیام کند! (به هر حال دوران جنگ سرد بود و به علاوه ممکن بود انگ گرایش به جریان‌های کمونیستی به سازندگان چنین انیمیشنی زده می‌شد!)
والت یزنی پیشنهاد اندرسن را پذیرفت، منتها بعد در طرح پیشنهاد او هم تغییرات زیادی را اعمال کرد.
جالب است بدانید که قسمت اول انیمیشن، یعنی همان قسمتی که رابین هود با زیرکی در هیئت فال‌بین، پرنس جان را تاراج می‌کند، از داستان رینارد اخذ شده است. قسمت دوم انیمیشن یعنی همان مسابقه نفس‌گیر تیراندازی هم در داستان اصلی رابین هود نیست و طبق تحقیقات قدمت این داستان حداکثر به نیمه قرن هجدهم برمی‌گردد و نه به دوران وسطی یعنی همان زمان زندگی رابین هود واقعی یا افسانه‌ای.
